قدس آنلاین: در مقابل، برای سیاستگذاران و نهادهای تصمیمساز جمهوری اسلامی نیز پیروزی هر یک از نامزدها در چینش و طرحریزی راهبردهای متناسب با اقدامات دولت آمریکا در قبال ایران اهمیت دارد. در همین راستا، در گفتوگویی با رحمان قهرمانپور تحلیلگر مسائل آمریکا به بررسی رویکردهای نامزدهای انتخاباتی آمریکا درباره ایران و اقدامات و تصمیمات احتمالی هر یک از آنان در صورت پیروزی در انتخابات پرداختهایم.
آقای دکتر در صورت راهیابی کامالا هریس به عنوان جدیترین گزینه دموکراتها به کاخ سفید، به نظرتان مواضع و عملکرد دولت او درباره مهمترین مسائل مرتبط با ایران چگونه خواهد بود؟
کامالا هریس خود را به تداوم راه بایدن متعهد میداند و تحت حمایت او هم قرار دارد، بنابراین اگر در رقابتهای انتخاباتی آمریکا پیروز شود عملاً مسیر دولت بایدن را ادامه خواهد داد. درنتیجه در چنین شرایطی به نظر میرسد تمایل بیشتری برای توافق با ایران داشته باشد. باوجود اینکه دموکراتها و جمهوریخواهان در بسیاری از زمینهها تفاوتهای جدی دارند، اما در زمینه اقدامات منطقهای آمریکا به نظر میرسد ترامپ و هریس هر دو خواهان کاهش حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه هستند و درصددند تعهدات خود را در منطقه کاهش دهند. با اینحال اگر هریس روی کار بیاید روند کاهش حضور در خاورمیانه با سرعت کمتری ادامه خواهد داشت. همچنین در مورد حمایت از رژیم صهیونیستی نیز تفاوت چندانی میان هریس و ترامپ وجود ندارد.
باتوجه به فضای انتخاباتی آمریکا، به نظر میرسد ترامپ در حال حاضر پیشتاز رقابتهاست. اگر در ادامه او موفق به پیروزی در انتخابات شود، تحلیل شما درباره مسئله مذاکره آمریکا با ایران و سایر موضوعات مرتبط چیست؟
ترامپ با انتخاب ونس به عنوان معاون اول خود نشان داد به دنبال تغییر عملکرد است. علاوه بر این، ترامپ در چهار سال گذشته که در قدرت نبوده، تجاربی آموخته است. به نظر میرسد ترامپ در سیاست خارجی اندکی ملایمتر خواهد شد، آنهم به این دلیل است که در داخل با دموکراتها درگیر خواهد بود و اگر بخواهد مسائل و چالشهای جدیدی در سیاست خارجی ایجاد کند در آنصورت بدون شک موقعیت وی تضعیف میشود. بنابراین ممکن است ترامپ نسبت به دوره اول ریاست جمهوری خود برخورد ملایمتر داشته باشد، اما بدان معنا نیست که سیاستهای پیشین را کاملاً کنار بگذارد. اما ترامپ درباره برجام و برنامه هستهای ایران همان روال گذشته را پیش خواهد گرفت، یعنی به ایران فشار میآورد توافق جدید و مدنظر او را بپذیرد. او با این اقدام درصدد است در سیاست داخلی بهرهبرداری رسانهای و تبلیغاتی را داشته باشد و از آن برای تقویت جایگاه خود استفاده کند. در اینجا تفاوت ترامپ با دموکراتها این است که دموکراتها عمدتاً به صورت نهادی مذاکره میکنند، بدین معنا که وزارت خارجه امر مذاکره را برعهده دارد و مذاکره برای دموکراتها یک رویه است. اما مذاکره برای ترامپ منشأ شخصی دارد و او سعی میکند توافقی را انجام دهد که برای وی اعتبار شخصی به همراه بیاورد. درباره مسئله تحریمهای ایران، ترامپ طبیعتاً منتظر توافقی خواهد بود که مطلوب او باشد و اگر توافق صورت نگیرد به سرعت تحریمهای جدیدی اعمال میکند. ترامپ میتواند تحریمهای بیشتری را در زمینه هستهای، موشکی و حتی حقوق بشر علیه ایران اعمال کند.
در صورت روی کار آمدن احتمالی ترامپ، حضور آمریکا در خاورمیانه و نسبت آن با اقدامات و سیاستهای منطقهای ایران به چه سمت و سویی پیش خواهد رفت؟
روند کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه را با سرعت و جدیت بیشتری پیگیری خواهد کرد. از سوی دیگر، برخلاف دموکراتها که به طرح دو دولت معتقد هستند، اگر ترامپ به قدرت برسد، طبیعتاً شاهد حمایتهای بیشتر او از اسرائیل خواهیم بود. اما ترامپ یک تفاوت جدی با دموکراتها دارد. از آنجایی که ترامپ اعتبار و هنر خود را در این میداند که به جنگها پایان دهد، به نظر میرسد بیش از هریس بر اسرائیل فشار خواهد آورد تا به جنگ غزه پایان دهد، اما درباره جریانها و گروههای محورمقاومت، رویه ترامپ این است وارد جنگ نشود تا نیروهای آمریکایی کشته نشوند. از سوی دیگر در مقایسه با دموکراتها و هریس، موضع او سختگیرانهتر است و فشار بیشتری بر محور مقاومت به رهبری ایران خواهد آورد. البته این بار شرایط کمی متفاوت خواهد بود، آمریکا در سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ این اقدامات را با همراهی عربستان و امارات انجام میداد، اما اکنون ایران و عربستان سعودی عادیسازی روابط را انجام دادهاند و بدین ترتیب حیطه اعمال نفوذ ترامپ برای فشار بیشتر بر محور مقاومت محدودتر خواهد بود. البته این به معنای مصالحه یا کنار آمدن او با جریانهای مقاومت به رهبری ایران نیست.
انتهای پیام/
نظر شما